هوتن

Wednesday, September 20, 2006

آرش

منم آرش
چنین آغاز كرد آن مرد با دشمن
منم آرش سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر تركش آزمون تلختان را
اینك آماده
مجوییدم نسب
فرزند رنج و كار
گریزان چون شهاب از شب
چو صبح آماده دیدار
.
.
دل خلقی است در مشتم
امید مردمی خاموش هم پشتم
كمان كهكشان در دست
كمانداری كمانگیرم
.
و لیكن چاره را امروز زور و پهلوانی نیست
رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست
در این میدان
بر این پیكان هستی سوز سامان ساز
پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز
.
.
شامگاهان
راه جویانی كه می جستند آرش را به روی قله ها پی گیر
باز گردیدند
بی نشان از پیكر آرش
با كمان و تركشی بی تیر
آری آری جان خود در تیر كرد آرش
كار صد ها صد هزاران تیغه شمشیر كرد آرش
.
.
.
سياوش کسرائی

2 Comments:

  • سلام از کامنتی که در وبلاگ کوروش ضیابری گذاشتید با وبلاگتون آشنا شدم.چند مطلبی از مطالب وبلاگتان را خواندم.به موارد و گفتمانهای جالبی پرداختید.خوشحالم از آشنای با وبلاگ خواندنی و زیبای شما.
    موفق باشید

    By Anonymous Anonymous, at 5:19 PM  

  • سلام هوتن جان
    اميدوارم مثل هميشه خوب و سلامت باشي كوچولوي نازتم همينطور
    سروده زيبا و ملي را از كسرائي آپ كردي سروده اي كه دل هر ايراني را به تپش بيشتر وا ميدارد.
    ايراني هستي و ايراني ميماني هر جا كه باشي

    زنده باد ايران
    جاويد و برقرار باد مردم ايران

    By Anonymous Anonymous, at 9:05 AM  

Post a Comment

<< Home